مدتیاست که کتاب بالینیام شده"دیوار(فیلم، داستان، اشعار ونقدفیلم)" نوشته ابراهیم نبوی، نشر نی. کتاب کیفیت چاپ خوبی دارد. تصاویر کاورهای آلبومهای پینک فلوید که بر روی کاغذ گلاسه چاپ شده، ورق زدن کتاب را جذاب کرده. نسخهای که من دارم مربوط به چاپ سوم، سال 84 است و احتمالن دیگر مجوز چاپ مجدد نگرفتهاست. کتاب شامل فیلمنامه فیلم دیوار، نقد فیلم بهمراه تاریخچه گروه، بررسی وترجمه آلبومها و ترانههای پینک است. در قسمت پایانی، ابراهیم نبوی خاطره حضورش را در کنسرت راجر واترز در دبی (اردیبهشت 81) مینویسد که بنظرم یکی از خواندنیترین قسمتهای کتاب است.
قبل از این کتاب، کتابهای "ترانههای پینک فلوید" (م.آزاد و فرخ تمیمی) و "ناقوس جدایی" (کاوه باسمنجی) که حاوی ترجمه اشعار پینک فلوید هستند چاپ شدهبودند. نویسنده در مقدمه آورده است "با تغییرات سیاسی کشور وباز شدن فضای فرهنگی کشور ترانههای پینک فلوید در دوکتاب عرضه شد و فروش خوبی یافت. کماکان مانند ترجمه اشعار فرنگی کتابها پر از غلط بود و ایراداتی چه در ترجمه و چه در به شعر درآوردن بر آنها می شد گرفت."
اما مساله اینجاست که همین کتاب سوم هم تعداد غلطهای کمی ندارد. مثلن در صفحه 391 جایی که ترکهای آلبوم La Carrera Panamericana لیست شده، تِرک Country Theme به "تمِ روستایی" برگردانده شده. ویا در اواخر فیلمنامه که به ترانه Nobody Home میرسیم، اوایل شعر میشنویم: "Got those swollen hands blues" که معادل آن درکتاب آمده: "یک بلوز آستینپفی دارم". احتمال میدهم نویسنده Blues را با Blouse (بمعنای پیراهن یا بلوز) اشتباه گرفته وSwollen hands را هم بطبع "آستین پفی" در نظر گرفته. نیازی به توضیح نیست که Blues میتواند به معنای ژانری از موسیقی باشد یا به معنی اندوه وغم. Swollen hand هم ظاهرن یک جور بیماری ناشی از باد کردن غیر عادی دست است. با توجه به حالت کاراکتر اصلی در فیلم-پینک- ( با بازی باب گلدف)، بنظرم ترجمه صحیح خواهدبود: "یکی ازآن دست دردهای همیشگی را گرفتهام"
اما مساله اینجاست که همین کتاب سوم هم تعداد غلطهای کمی ندارد. مثلن در صفحه 391 جایی که ترکهای آلبوم La Carrera Panamericana لیست شده، تِرک Country Theme به "تمِ روستایی" برگردانده شده. ویا در اواخر فیلمنامه که به ترانه Nobody Home میرسیم، اوایل شعر میشنویم: "Got those swollen hands blues" که معادل آن درکتاب آمده: "یک بلوز آستینپفی دارم". احتمال میدهم نویسنده Blues را با Blouse (بمعنای پیراهن یا بلوز) اشتباه گرفته وSwollen hands را هم بطبع "آستین پفی" در نظر گرفته. نیازی به توضیح نیست که Blues میتواند به معنای ژانری از موسیقی باشد یا به معنی اندوه وغم. Swollen hand هم ظاهرن یک جور بیماری ناشی از باد کردن غیر عادی دست است. با توجه به حالت کاراکتر اصلی در فیلم-پینک- ( با بازی باب گلدف)، بنظرم ترجمه صحیح خواهدبود: "یکی ازآن دست دردهای همیشگی را گرفتهام"
با این مقدمه، باید بگویم برایم یکی از زیباترین قسمتهای فیلم، همینجاست. "پینک دریک حالت خلسهوار روبروی تلویزیون نشسته و دسته صندلی را نوازش میکند". در ادامه این پست بخوانید این قسمت از متن فیلمنامه را از کتاب جناب نبوی.
"تلویزیون یک فیلم جنگی نشان میدهد. دوربین به آرامی پان میکند تا به یک فضای تاریک میرسد وسپس به دست پینک که لبه دسته صندلی را نوازش میکند. دوربین حرکت را بر روی دست پینک ادامه داده وبه نمای متوسط او میرسد. پینک به تلویزیون خیره شده. دوربین به آرامی از روبروی پینک اورا دور زده و نمای درشت اورا که به راست کادر خیره شده،دربرمیگیرد.
آواز "کسی خانه نیست" برتصویر.
دفتر سیاهرنگی دارم که شعرهایم درآن است
ساکی دارم که مسواک و شانهام درآن است
وقتی سگ خوبی باشم برایم تکه استخوانی پرت میکنند
کشهایی دارم که کفشهایم را محکم نگه میدارد
یک بلوز آستینپفی دارم
سیزده کانلا تلویزیون کثافت دارم که آنها را نگاه میکنم
من چراغ برق دارم
وچشم باطن دارم
و میدانم که وقتی به تو زنگ می زنم هیچک خانه نیست
بی آنکه بخواهم، تیپ موی هندرکسی دارم
وسوختگیهای ریز اجتنابناپذیر
برسرتا پای پیراهن اطلس دوستداشتنیام
روی انگشتهایم لکههای نیکوتین دارم
ویک قاشق نقرهای بسته به زنجیر
ویک پیانوی بزرگ که جنازه لش مرا نگه میدارد
من چشمانی وحشی ونافذ دارم
ومیل شدیدی برای پرواز
اما کجا را برای پرواز دارم؟
آه عزیزم، وقتی به تو زنگ میزنم هیچکس خانه نیست
یک جفت پوتین "گوهیل" دارم
وریشههایی که درحال پوسیدن است."
ساکی دارم که مسواک و شانهام درآن است
وقتی سگ خوبی باشم برایم تکه استخوانی پرت میکنند
کشهایی دارم که کفشهایم را محکم نگه میدارد
یک بلوز آستینپفی دارم
سیزده کانلا تلویزیون کثافت دارم که آنها را نگاه میکنم
من چراغ برق دارم
وچشم باطن دارم
و میدانم که وقتی به تو زنگ می زنم هیچک خانه نیست
بی آنکه بخواهم، تیپ موی هندرکسی دارم
وسوختگیهای ریز اجتنابناپذیر
برسرتا پای پیراهن اطلس دوستداشتنیام
روی انگشتهایم لکههای نیکوتین دارم
ویک قاشق نقرهای بسته به زنجیر
ویک پیانوی بزرگ که جنازه لش مرا نگه میدارد
من چشمانی وحشی ونافذ دارم
ومیل شدیدی برای پرواز
اما کجا را برای پرواز دارم؟
آه عزیزم، وقتی به تو زنگ میزنم هیچکس خانه نیست
یک جفت پوتین "گوهیل" دارم
وریشههایی که درحال پوسیدن است."
2 نظرات:
محشره کار این گروه.فکر نمی کنم هیچ گروه دیگه ای پیدا شه که موزیک ویدیوهاش به کار این گروه حتا نزدیک باشه.
ممنون
ارسال یک نظر