1- خوشحال بودم که سفرم همزمان شده با اکران فیلم جدید جناب نیکلسن. برنامه نزدیکترین سینما را چک کردم ومیخواستم سهشنبه که بلیط نصف قیمت است قبل ازکلاسم یک سانسی را انتخاب کنم وبروم. ولی دیدم نظرهای کسانی که فیلم را دیدهاند همه منفیاند و تریلر فیلم افتضاح است و نقش کوتاه. مساله این است که نمیخواهم اولین تجربه زیارت سیمای شیطانی مشارالیه بر روی پرده سینما برایم مایوس کننده باشد. خلاصه که برنامه را کنسل کردم و منتظر فیلم بعدیشان هستم.
2- یک نیمچه ترسی داشتم قبل از اینکه اینجا بیایم وآن هم این بود که ناخودآگاه دائمن تفاوتهای مردمان اینجا را با خودمان ببینم. ولی چند روزی است که متعجبم ازاین که بیشتر شباهت میبینم تا غرابت. مثلن چند روز پیش که حراج سال نو بود چند نفری رفته بودیم یک فروشگاه بزرگ. بعد از یکی، دوساعت خسته شدیم و نشستیم روبروی قسمت اسپورت فروشگاهی که یک ساعتی مانده بود به شروع حراجش. ملت صف کشیده بودند عجیب. برایم جالب بود مگر قراراست آنجا چه چیزی فروش برود. ساعت یک شد و درفروشگاه باز شد و کل صف درعرض یک دقیقه وارد فروشگاه شدند. یاد این عشق وعلاقه ملت خودمان به صف و صفکشی افتادم.
3- پارسال تابستان چند روزی تبریز بودم. یادم میآید با فروشندهها که طرف میشدی اکثرن اولین کلمهای که میگفتند "بویرو" بود و من هم سریع فارسی حرف میزدم که طرف دوزاریش بیفتد و سوئیچ کند. اینجا هم نقطه شروع مکالمهها "بونژو" است و داستان همان. ولی مشکل ایناست که اینها تمام تابلوهای شهرشان به فرانسه است، خیلی از اجناس فروشگاههایشان فقط برچسب فرانسوی دارد. حتی چند روز پیش هم که شماره یک اداره دولتی اینجا را گرفتم و بعد طبق دستورالعمل گوینده تلفن، عدد مربوط به پخش پیام با زبان انگلیسی را انتخاب کردم، باز پیام به زبان فرانسه ادامه داشت. آخر سر مجبور شدم از یکی ازدوستانم بخواهم از دوستش که زبان اینها را میفهمد کمک بگیرد. یا هفته پیش که دیدم هیتر خانه جوابگوی سرما نیست با سرایدار تماس گرفتم و بعد از چند دقیقه تازه فهمیدم یک کلمه انگلیسی نمیفهمد و بیخود اوکیاوکی میکرده. خلاصه که کمکم باید رفت سراغ زبان اینها هرچند احساس میکنم کمی تلفظهایش نقاط مشترک دارد با آلمانی.
4- یکی از بزرگترین مشکلاتم شنیدن قطعه موسیقی باب سلیقهام است و متعاقبن گرفتاری گشتن پیِ نام ونشانی اثر. خیلی وقتها شده دیدن فیلمی را نیمه کاره رها کردم و دنبال قطعه انتخابی استفاده شده درفیلم گشتم. چند روز پیش داشتم برنامههای گوشی جدیدم را چک میکردم که به TrackID رسیدم. روش کارش اینطوراست که 10 ثانیه از صدایی که درحال پخش است را نمونه برداری میکند و برای یک سنتری میفرستد و بعد ازچند ثانیه مشخصات کامل ترک را نشان میدهد. جالب اینجاست که درمورد چند تا از کارهای ایرانی هم که امتحان کردم جواب گرفتم. ولی همیشه نتیجه کار مشخص نیست و گاهی احتمال عدم شناسائی هم وجود دارد. ولی با این حال خیلی چیز بدرد خوریاست.
2- یک نیمچه ترسی داشتم قبل از اینکه اینجا بیایم وآن هم این بود که ناخودآگاه دائمن تفاوتهای مردمان اینجا را با خودمان ببینم. ولی چند روزی است که متعجبم ازاین که بیشتر شباهت میبینم تا غرابت. مثلن چند روز پیش که حراج سال نو بود چند نفری رفته بودیم یک فروشگاه بزرگ. بعد از یکی، دوساعت خسته شدیم و نشستیم روبروی قسمت اسپورت فروشگاهی که یک ساعتی مانده بود به شروع حراجش. ملت صف کشیده بودند عجیب. برایم جالب بود مگر قراراست آنجا چه چیزی فروش برود. ساعت یک شد و درفروشگاه باز شد و کل صف درعرض یک دقیقه وارد فروشگاه شدند. یاد این عشق وعلاقه ملت خودمان به صف و صفکشی افتادم.
3- پارسال تابستان چند روزی تبریز بودم. یادم میآید با فروشندهها که طرف میشدی اکثرن اولین کلمهای که میگفتند "بویرو" بود و من هم سریع فارسی حرف میزدم که طرف دوزاریش بیفتد و سوئیچ کند. اینجا هم نقطه شروع مکالمهها "بونژو" است و داستان همان. ولی مشکل ایناست که اینها تمام تابلوهای شهرشان به فرانسه است، خیلی از اجناس فروشگاههایشان فقط برچسب فرانسوی دارد. حتی چند روز پیش هم که شماره یک اداره دولتی اینجا را گرفتم و بعد طبق دستورالعمل گوینده تلفن، عدد مربوط به پخش پیام با زبان انگلیسی را انتخاب کردم، باز پیام به زبان فرانسه ادامه داشت. آخر سر مجبور شدم از یکی ازدوستانم بخواهم از دوستش که زبان اینها را میفهمد کمک بگیرد. یا هفته پیش که دیدم هیتر خانه جوابگوی سرما نیست با سرایدار تماس گرفتم و بعد از چند دقیقه تازه فهمیدم یک کلمه انگلیسی نمیفهمد و بیخود اوکیاوکی میکرده. خلاصه که کمکم باید رفت سراغ زبان اینها هرچند احساس میکنم کمی تلفظهایش نقاط مشترک دارد با آلمانی.
4- یکی از بزرگترین مشکلاتم شنیدن قطعه موسیقی باب سلیقهام است و متعاقبن گرفتاری گشتن پیِ نام ونشانی اثر. خیلی وقتها شده دیدن فیلمی را نیمه کاره رها کردم و دنبال قطعه انتخابی استفاده شده درفیلم گشتم. چند روز پیش داشتم برنامههای گوشی جدیدم را چک میکردم که به TrackID رسیدم. روش کارش اینطوراست که 10 ثانیه از صدایی که درحال پخش است را نمونه برداری میکند و برای یک سنتری میفرستد و بعد ازچند ثانیه مشخصات کامل ترک را نشان میدهد. جالب اینجاست که درمورد چند تا از کارهای ایرانی هم که امتحان کردم جواب گرفتم. ولی همیشه نتیجه کار مشخص نیست و گاهی احتمال عدم شناسائی هم وجود دارد. ولی با این حال خیلی چیز بدرد خوریاست.
1 نظرات:
برو کلاس فرانسه خودتو راحت کن. اول آخرش همه مون باید بریم. شتریه که دم خونه همه رو می زنه، این فرانسه.
ارسال یک نظر