رسید عید و من از روی حور ودلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
مرا که گوید کای دوست عید فرخ باد
نگار من به لهاورد و من به نیشابور
هزار شاخ ز سنبل نهاده برلاله
هزارحلقه زعنبر فکنده برکافور
تنی چو سیم برآراسته بجامه عید
نهاده بر دوکف خویشتن گلاب و بخور
ببردی از دل من تاب زان دوزلف بتاب
خمار عشق فزودی بچشمک مخمور
مسعود سعد سلمان
+
0 نظرات:
ارسال یک نظر